فرهنگ

خستم از همه چیز خستم

چند وقته که به این نتیجه رسیدم که آدمها خیلی بی فرهنگ شدن خیلی خیلی

اصلا دیگران براشون مهم نیستن آسایش مردم ،‌ استراحت مردم،‌ ...

می خوای شب بخوابی همسایهه نمی زاره ،‌می خوای ظهر بخوابی همسایهه نمی زاره

می ری پارک تفریح بچهه نمی زاره مامانه بچهه یه جوری نگات می کنه که اینگار فقط خودش مامانه و فقط بچه خودش بچهه است، باباجان این بچه از توی مادر،‌پدر یاد می گیره چه جوری رفتار کنه وقتی تو این طوری هستی خوب معلومه که اون هم مثل تو می شه اجازه به کسی نمی ده و فقط خودش مهمه که بازی کنه بهم بریزه، خدانکنه که یه وقتی چیزی دستشون باشه و بری بگیری می کشنت انگار که قتل کردی

من همیشه سعی می کنم که خیلی مراعات دیگران رو بکنم همیشه ساعت رو نگاه می کنم که یه وقت تو داد یا جیغ می زنی کسی ناراحت نشه سریع آرومت می کنم یه وقت ساعت خواب کسی نباشه ولی امان از این همسایه ها چه خونه خودمون چه خونه مامانی مخصوصا وقتی که بابات نیست و ما می آییم اینجا وای چقدر این همسایه ها صدا می کنند تا تورو می خوابونم شروع می کنن ،‌تازه همش همه به من می گن تو حساسی ولی به خدا این طوری نیست خوب نگران بچم هستم مثل همه ولی ما صدامون در نمی آد چون تازه اگه چیزی بگیم همه ناراحت می شن - خونه خودمون هم که از اول مشکل داشت و دارد-

خلاصه که من می گم فقط ٩٨ درصد آدمها آدم هستن بقیه ............ نمی دونم چی هستن خودخواه،‌ متکبر، بی ملاحظه،‌بی فرهنگ... امیدوارم که همه درست بشن

الان سرم پر از سوال های جور واجوره که نمی تونم حتی بنویسم از همه چیز عجب دنیای مزخرفی داریم حیونکی تو که اینجا هستی و باید تازه با این آدم ها سرو کله بزنی

فقط بیایین باهم خوب باشیم یکم فقط و یکم به فکر نفر بعدی هم باشیم کار سختی نیست یکم فکر کنید فقط یکم فکر کنید