کودکی
کودکی یعنی، هر موقع که بخواب بتونی به هرچیزی دست بزنی و کسی هم بهت چیزی نگه (ولی خودت می دونی که مامان ....، خلاصه که حواست باشه)
کودکی و ژست هایش : قربون عینک زدنت برم من ، (مامانی برام عینک صورتی بخر)
کودکی و تفکرش ، هر موقع و هرجا که باشه با چیزهای مورد علاقش بخوابه(حتی تو ماشین ..)
کودکی و خوردنش، می تونی هرجا که باشی هر طوری که دوست داری میوه مورد علاقتو که اولین باره می خوری بخوری و حالشو ببری (انار مامانی می خوام)
کودکی و خلاقیتش، از کجا فهمیدی صندلی رو صندلی بند میشه (مادر کارهات داره خطرناک می شه دیگه مراقب باش این چه کاریه ولی بخاطر حس کنجکاوی و شیطنتت اصلا بهت چیزی نگفتیم)
کودکی و شیطنت هایش، هر وقت خاصتی و جلوی هرکی که باشه لباستو در بیاری و کلی همه ذوق کنن (مخصوصا مامان بابات که دوربین به دست آمادن ازت عکس بگیرن، بیشتر لباسهات گشاد شدن مادر)
کودکی و کمک هایش ، می خوای کمک کنی پس بیا ناهارتو خودت درست کن (البته بگم که تمام مواد قبل از اینکه گذاشته بشه چندبار تست شده توسط خانم خانم ها که مطمئن بشه سالمه هیههه)
بچم از دونه آخر مواد هم نمی گذره که یه وقت حروم کاری نشه